مجله طراحی سایت روز

ببینید که چگونه Webflow گردش کار یک طراح را متحول کرده است - و به او اطمینان کاملاً جدیدی داده است. ببینید که چگونه Webflow جریان کاری یک طراح را دگرگون کرده است - و اعتماد به نفس جدیدی به او می دهد.

در اوایل کارم ، چندین فرصت برای کار در پروژه های طراحی وب به عنوان فریلنسر - بدون استفاده از Webflow ، داشتم. بنابراین وقتی در Webflow گرفتار شدم ، روند طراحی وب و نحوه تفکر من درباره پروژه ها و اجرای در وب کاملاً تغییر کرد. بنابراین برای همه شما که نتوانسته اید چگونگی تغییر شکل جریان وب را کشف کنید ، فکر کردم که می توانم تجربیات خود را در زمینه ایجاد سوییچ به اشتراک بگذارم.

قبل از گردش وب: من در دنیای وب سایت های الگو گیر کرده بودم:

از آنجا که در آن زمان من یک توسعه دهنده وب در سطح حرفه ای نبودم ، مجبور شدم برای اکثر قریب به اتفاق پروژه های تحت وب که کار کردم ، از سایت های الگو استفاده کنم.

 

اشتباه نکنید: کار با الگوها می تواند یک استفاده هوشمندانه و کارآمد از وقت شما باشد. اما دوباره ، این قبل از کشف Webflow برمی گردد ، وقتی کار با الگوها به معنای هک کردن ساختار سایت ، پلاگین ها و شیوه نامه های عجیب و غریب بود ، و تلاش کردم تا طراح دیگری را برای پاسخگویی به نیازهای پروژه ام بدست آورم.

پس از ملاقات با یک مشتری بالقوه ، خودم را پر از ایده های بزرگ برای ترکیب سایت ، انیمیشن ها ، تعاملات و طراحی می دانم. ساعتهای بی شماری را صرف تلاش برای یافتن الگویی از سایت می کردم که مثلاً در 90? ایده ها متناسب باشد.

سپس ، من آستانه خود را دوباره ارزیابی می کنم و استانداردهای خود را به 80? ، سپس 70? کاهش می دهم ... و سپس ، سرانجام ، من فقط در الگویی مستقر می شوم که (امیدوارم) 50? یا کمتر از طراحی و عملکرد مورد نیاز پخته باشد که در.

این روند خیلی سریع دلسرد کننده خواهد شد و من در نهایت مجبور می شوم با یک لیست طولانی از نیازهایی که همه به معنی هزینه اضافی ، دلار و زمان است ، به مشتری خود برگردم.

در واقع ، من در پایان می گویم ، "متاسفم ، اما من هنوز نمی دانم چگونه آن را بسازم." که غالباً به معنای از دست دادن مشتری یا در بهترین حالت مشتری با رضایت کمتر است.

پس از گردش وب: به بوم خالی خوش آمدید:از طرف دیگر ، جریان وب به من آزادی خلاقیت کاملی داد.

من می توانم پروژه ای را با یکی از الگوهای Webflow شروع کنم ، یا می توانم از ابتدا با یک بوم خالی شروع کنم. برای بسیاری از هنرمندان و طراحان ، چیزی شبیه بوم خالی وجود ندارد. این زمین بازی برای آزمایش همه ایده های شما و ساخت هر چیزی از نظر بصری است. اکنون ، با استفاده از Webflow ، متوجه شدم که می توانم هر آنچه را که تصور می کنم - در وب ، با تعاملات ، انیمیشن ها و طراحی های ظاهراً غیرممکن ، همه بدون نوشتن کد - ایجاد کنم و پاسخگویی آن بسیار آسان بود.

ذهنم را باد کرد:

هنگامی که ایده ای به ذهنم خطور کرد ، می توانم پیش بروم و آن را با مداد و کاغذ طراحی کنم ، یا مستقیماً به Webflow Designer بپردازم و شروع به ساختن یک مدل سریع ، نمونه اولیه یا یک طرح با کیفیت بالا و همراه با انیمیشن ها کنم. و هنگامی که طراحی آماده شد ، می توانم انتشار را فشار دهم و پیوندی را برای مشتری خود ارسال کنم تا نگاهی به طراحی سایت بیندازم.

قبل از گردش وب: من "WordPrated" بودم:

تقریباً هر مشتری من یک سایت وردپرس می خواست. اما به طور معمول ، آنها هیچ ایده ای از آنچه می خواستند نداشتند. آنها اصرار می ورزند که دوست یا عضو خانواده آنها دارای یک سایت وردپرس باشد و آنها نیز مجبور به داشتن یک سایت وردپرس باشند.

مشتری های من سایت های وردپرسی را می خواستند زیرا با توجه به دانش محدودی که داشتند ، این سایت را راه حل مشکل نیاز به وب سایت می دانستند. اما آنها از دیدگاه غلط به این مسئله می رسیدند ، زیرا آنها به پلت فرم نیاز ندارند ، آنها به یک وب سایت نیاز دارند. و وب فورل این امکان را برای من فراهم کرد که بتوانم آنچه را که لازم داشتند ، ارائه دهم نه آنچه را که فکر می کردند می خواهند.

بعد از وب گردش: من می توانم راه حل مناسبی برای حل مشکل ارائه دهم:

به عنوان یک طراح وب ، وظیفه شماست که نیازهای پروژه های خود را جمع آوری کرده و سپس به مشتریان خود راه حل ارائه دهید. هنگامی که شما و مشتری خود درک خوبی از نیازهای خود پیدا کردید ، به آنها راه حل هایی ارائه می دهید.

البته همیشه پیشنهادات و ایده های مشتریان خود را در نظر داشته باشید. اما بعد از همه گفته ها و انجام کارها ، مشتریان شما به عنوان یک متخصص موضوع برای راه حل به شما مراجعه می کنند. بنابراین وظیفه شماست که نه راه حلی که فکر می کنند می خواهند ، بلکه راه حلی باشد که نیازهای واقعی آنها را برآورده کند.

قبل از گردش وب: اعتماد به نفس من در مهارت های توسعه وب ... کم بود:

در آن زمان ، من خیلی از پروژه ها را رد کردم فقط به این دلیل که احساس نمی کردم "ریزه کاری ها" دارم. من در مهارت های توسعه مرورگر یا توسعه دستگاه بسیار مطمئن نبودم. با پیچیدگی دستگاه و اندازه صفحه که همیشه در حال رشد است ، دلسرد شدن آسان بود.

بیش از یک بار ، پس از ارسال ایمیل به مشتری برای اطلاع از بروزرسانی طراحی ، با یک عکس صفحه از یک مسئله جذاب طراحی شده پاسخ دادم. معمولاً به دلیل پیشوند فروشنده از دست رفته بود ، عدم بررسی مجدد من آیا می توانم استفاده کنم؟ برای اینکه ببینید آیا استفاده از فناوری وب برای همه مرورگرها ایمن است یا سبک ارثی که در IE10 به طرز عجیبی نمایش داده می شود در حالی که در Chrome عالی کار می کند ، ایمن است.

نکته حرفه ای: از وب سایت خود سوال کنید!

امروز ، من بسیار استفاده از ابزارهایی مانند Browserstack را تشویق می کنم و می خواهم چند نفر از هم تیمی ها یا دوستانتان قبل از ارسال آنها برای مشتری خود ، یک بررسی تضمین کیفیت دوستانه در سایت های شما انجام دهند. من همچنین توصیه می کنم یک مرحله QA به فرآیند خود اضافه کنید ، جایی که پس از نزدیک شدن به راه اندازی سایت مشکلات مربوط به مرورگر را حل کرده و آنها را برطرف کنید.

After Webflow: من به مهارت های طراحی و توسعه وب خود اطمینان دارم:

اطمینان قابل توجهی که Webflow طی چند سال گذشته به عنوان ابزار طراحی و توسعه وب به من ارائه داده حیرت آور است.

من نگران پیشوندهای فروشنده نیستم - یا حتی فکر نمی کنم -. همچنین لازم نیست هر دو دقیقه یکبار مرورگر خود را تازه کنم تا ببینم آیا جدیدترین خطوط CSS من کل پروژه را خراب کرده است یا خیر.

قبل از گردش وب: جدول زمانی پروژه و طراحی سایت دارای سطح قابل پیش بینی متفاوتی هستند

زمانی که در هک کردن مضامین وردپرس گیر کردم ، جدول زمانی پروژه بسیار متفاوت بود به طوری که ارائه مهلت های واقعی برای مشتریان دشوار شد. بیشتر این تنوع ناشی از ایجاد سایت محدود به الگو یا روند یافتن توسعه دهنده ای است که قادر به تبدیل طراحی سایت من به یک الگوی وردپرس است.

در ساخت سایت های سفارشی بیشتر ، پس از اتمام طراحی در فتوشاپ یا ابزار طراحی دیگر ، متوجه شدم که پرونده های خلاقانه را با انگشتان ضربدر به یک توسعه دهنده تحویل داده ام ، به این امید که آنها سایتی ارائه دهند که حداقل 85? مطابق با طراحی سایت اصلی.

آنها اغلب با س questionsالاتی درباره عملکرد برمی گشتند ، و ما می توانستیم خود را درگیر یک حلقه بازخورد کنیم ، فقط سعی می کنیم چگونگی عملکرد تعامل را ناچیز کنیم. بنابراین ، من تصمیم گرفتم که در مورد توسعه وب اطلاعات بیشتری کسب کنم - فقط برای اینکه بتوانم با توسعه دهنده ارتباط دقیق تری برقرار کنم! وقتی فهمیدم که می توانستم نمونه اولیه وب وب سایت را از قبل برای آنها ارسال کنم ، احساس می کردم هدر رفته است.

من قبلاً ساعت ها فقط سعی می کردم طراحی سایت را عملی کنم. و این بدان معناست که من وقت زیادی را صرف کردم که بهتر است در جهت تکمیل تجربه کاربر یا جریان کاربر از طریق یک سایت صرف شود.

Webflow یک تجربه واقعی "آنچه می بینید همان چیزی است که می گیرید" را ارائه می دهد. به عنوان یک طراح و توسعه دهنده بصری ، می توانم به طرز قابل اعتماد طراحی وب سایت های پاسخگو ، پویا و تعاملی را ایجاد کنم. کاری که من در Designer انجام می دهم در واقع پیش نمایش زنده سایت از مرورگری است که از آن استفاده می کنم (Chrome یا Safari).

هم سرعت تولید من و هم کیفیت طراحی سایتم پس از تنها چند هفته استفاده از Webflow به طرز چشمگیری بهبود یافت. سرعت ساخت سایت من در Webflow 10 برابر بیشتر از سایر سیستم عامل های توسعه وب یا هنگام کدگذاری دستی است.

بعد از گردش وب: سلام ، جدول زمانی قابل اعتماد!:

هنگامی که در Webflow Designer راحت تر شدم ، ساخت سایت طبیعت دوم شد ، تقریباً بدون دردسر. می توانم طراحی سایت را به تصویر بکشم ، سپس آن را به بلوک های div یا ابزارک های از پیش ساخته شده تقسیم کرده و متناسب با هر م componentلفه استایل دهی می کنم. اگر در طول تکرار طراحی یا بعد از آن به عنصر div یا عنصر کشویی نیاز بود ، دیگر برای من مشکلی نیست که فقط در عرض چند دقیقه وارد سایت شوم و آن را تنظیم کنم.

اکنون که دیگر تغییرات طراحی برای اجرا مشکلی نداشت ، می توانم زمان بیشتری را صرف جزئیات دیگر سایت کنم تا تجربه ای کاملاً دقیق تر را ارائه دهم. و هنوز مهلت مشخصی را فراهم می کنم که بتوانم به راحتی آن را رعایت کنم.

قبل از وب فور: من مجبور شدم نه زیاد بگویم ، خیلی اوقات:

نه گفتن به مشتری می تواند یک کار بسیار دشوار باشد ، خصوصاً به عنوان یک طراح وب مستقل که می خواهد یک راه حل دیجیتالی کامل ارائه دهد. اما در روزهای قالب وردپرس ، باید بگویم "بگذارید با برنامه نویس خود مشورت کنم" یا فقط به برخی از درخواست ها نه بگویم - خیلی زیاد.

و چه اتفاقی می افتد وقتی به مشتری بگویید "نه؟" مشتری کمتر راضی. یا بدتر ، مشتری ای که دیگر درخواست ویژگی های جدید را متوقف کرده است زیرا اعتماد به توانایی های من را از دست داده است.

بعد از گردش وب: می توانم بگویم "من تو را به دست آوردم":

گاهی اوقات (بسیار خوب ، چندین بار) ، مشتری درخواست طراحی را برای من ارسال می کرد که انجام آن ساعتها یا حتی روزها طول می کشد. اکنون ، من اغلب می توانم ظرف چند دقیقه از خواندن درخواست آنها را به روز کنم. بسیار خوب است که به مشتری پاسخ دهید که به روزرسانی قبلاً به سایت وی ارسال شده است - 5 دقیقه پس از ورود درخواست او به صندوق ورودی من.